تبريك مبعث حضرت رسول اكرم (ص)
|
بعثت، یک ضرورت طبیعی و فطریبعثت انبیا و پیامبران، یک ضرورت و نیاز طبیعی و فطری انسان است؛ زیرا هرگز کتاب آسمانی به تنهایی کارساز نیست؛ خداوند پیامبران را برای تبیین راه و ارشاد و هدایت مردم به سوی حق و خیر و صواب، مبعوث کرده است تا حق برای همگان روشن گردد و این چنین بود که در طول تاریخ، پیامبران و یا اوصیای آنان برای راهنمایی و ارشاد مردم آمدند و مردم را انذار و هشدار دادند، تا مبادا در نتیجه تبعیت از هواهای نفسانی از صراط مستقیم منحرف شوند. بعثت در نهجالبلاغهحضرت علی(ع) در بیان وضعیت اجتماعی اعراب دوران رسول خدا(ص) و نیز بعثت پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: «خداوند حضرت محمد(ص) را برای هشدار به جهانیان و پاسداری از قرآن فرستاد، در حالی که شما گروه اعراب بر بدترین آیین و در فاسدترین جایگاه، قرار داشتید. در میان سنگهای درشت فرود میآمدید و با مارهای خشن سر و کار داشتید. آب گندیده مینوشیدند و نان خشکیده میخوردید. با این حال خون یکدیگر را میریختید و با خویشان خود بد عمل میکردید. بتها در میان شما بر افراشته و گناهان سراسر وجودتان را فرا گرفته بود. در چنین محیطی که مه غلیظ خرافه پرستی و سنتهای زشت جاهلی سرتاسر جامعه را فرا گرفته بود، خداوند حضرت پیامبر(ص) را مبعوث فرمود تا آنان را به چشمه حقیقت و راه مستقیم هدایت رهنمون گرداند. بعثت در قرآنخداوند در یکی از آیات قرآن کریم، وضعیت دوران قبل و بعد از بعثت پیامبر را این گونه ترسیم کرده است: «به تحقیق خداوند بر آنان منت نهاد و در میان خودشان رسولی را برانگیخت؛ رسولی از خودشان که آیات او را بر آنان تلاوت کند و آنان را تهذیب و تزکیه نماید و رشد و تعالی ببخشد و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد؛ اگرچه پیش از آن در گمراهی آشکاری به سر میبردند». بعثت؛ عید مسلمیندر بیست و هفتم ماه رجب، در غار حرا، اولین آیات خداوند بر پیامبر نازل شد و او را دعوت به خواندن کرد، خواندن به اسم رب، ربّی که انسان و همه چیز را آفریده است؛ ربّ بزرگوار و عظیمی که استفاده از قلم را به انسان آموخت و علومی را به او یاد داد که هرگز از آنها اطلاعی نداشت و پیامبر به نام پروردگارش مردم را به سوی خدا دعوت نمود. پس این روز، بسیار عظیم و بزرگ است. تلاوت آیات و احکامخداوند در سوره آل عمران یادآور میشود که یکی از انگیزههای بعثت رسول اکرم(ص)، تلاوت آیات و آموختن احکام شریعت بر مردم است. یعنی پیامبر مبعوث شد تا آیات و احکام قرآن را بر مردم تلاوت کند و واسطه فیض از سوی ذات اقدس ربوبی بر بندگانش باشد تا حجت را بر مردم تمام گرداند و مجالی برای بهانه و عذرهای سست و واهی نماند. از این روی خداوند هم قرآن را فرستاد و هم قرآن شناس را؛ هم آیاتش را فرستاد و هم کسی را که آیاتش را بر مردم ابلاغ کند تا آنان را از برگزیدن راه انحرافی باز دارد. قیام به عدالتیکی از اهداف بعثت انبیا، قیام به عدالت است. چنانکه قرآن کریم به صراحت این امر را بیان میدارد: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شتاسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند». رفع اختلافیکی از اهداف بعثت انبیای عظام، برداشتن اختلافها از میان مردم است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «مردم در آغاز یک دسته بودند و تضادی در میانشان وجود نداشت، به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد، و اختلافات و تضادهایی در میان آنها رخ داد. در این حال خداوند پیامبران را بر انگیخت، تا مردم را بشارت و بیم دهند، و کتاب آسمانی که به سوی خود دعوت میکرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند». تقویت و ارتقای تفکریکی از انگیزههای بعثت انبیا، تقویت تفکر و اندیشههای صحیح و ارتقای سطح آگاهی مردم است. امام کاظم(ع) در این باره میفرمایند: «خداوند پیامبران و رسولان را به سوی بندگانش مبعوث نکرد، مگر این که به یاری خدا در چهارچوبی که برای اندیشه مشخص شده است بیندیشند و بر معلومات و ارتقای فکری خود بیفزاید». تکمیل و ارتقای ارزشهای اخلاقییکی از اهداف و انگیزههای بعثت، تکمیل و رشد ارزشهای اخلاقی است. پیامبر اسلام مبعوث شد تا اخلاق انسانها را اصلاح و کامل نماید و اخلاق زشت و ناپسند را از آنان بزداید و اخلاق نیکو و پسندیده را جایگزین آن سازد. چنان که رسول گرامی اسلام(ص) آشکارا فرمود: «همانا به پیامبری برانگیخته شدهام تا ارزشهای اخلاقی را به کمال برسانم». و در سخن دیگر فرمودند: «همانا مبعوث شدهام تا نیکی اخلاق را به درجه عالی و کمال برسانم». آزادی انسان از زیر یوغ طاغوتها و استکبارپیمودن راههای تکامل در ابعاد گوناگون که اساس آن اعتقاد به یکتایی و بیهمتایی خداوند است، و نیز اجتناب از عوامل سقوط و نفی معبودهای باطل، همواره یکی از اهداف بعثت انبیا بوده است. چنانکه خداوند در این باره میفرماید: «ما در هر امّتی رسولی را برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید». بعثت چیست؟بعثت یعنی سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری، عقیدتی، عملی و هرگونه خرافات. بعثت، یعنی رستاخیز و به پاخاستن برای نجات انسانها از زیر یوغ اسارتهای فکری، سیاسی و اجتماعی. بعثت، یعنی طاغوت زدایی، شرک زدایی و زدودن هرگونه عوامل و پیشینههایی که موجب سقوط و عقب گرد خواهد شد. بعثت، انفجار نور درخشان الهی در میان ظلمتهای متراکم گوناگون. بعثت، تجلی حق در برابر باطل و باطلپرستی، و نابودی هرگونه باطل و بیهوده گرایی بعثت، فرود صاعقهای سوزان بر خرمن مفسدان، تبهکاران، و نیرنگبازان و براندازی دامهای شیطان، و عوامل و طرفداران شیطان. بعثت یعنی: همان عروةالوثقیای نجات و پیروزی که به تعبیر قرآن در دو چیز خلاصه میشود: تکفیر طاغوت و ایمان به خدای بزرگ؛ همان عروةالوثقیای که در تسلیم در برابر حق، و انجام کار نیک خلاصه میشود. طلوع خورشید حقبعثت، نعمت خدا بر بشریت است و منّت آفریدگار، بر انسانها! اگر هستی، صدفی گوهرپرور است، آن گوهر، وجود حضرت رسول(ص) است که به «تکوین»، معنی بخشیده است. و خداوند را، چه تدبیرهایی شگفت و زیباست، در آراستن چهره خلقت و افروختن مشعل هدایت! آن گاه که خدا خواست تا چهره آفرینش را روشن کند «محمد» را آفرید. و آن گاه که خواست تا بر آدمیان منّت نهد و تاریخشان را به طراوت بهار مبدّل سازد و شب کائنات را به روز روشنایی و فروغ وحی، بیاراید، «مصطفی» را برگزید و برانگیخت. آری، بعثت، طلوعی بود که خورشید حق را از خاور تاریخ، تابانید. محمد مبعوث شد، تا شرک بتپرستی رخت بربندد، جهل و جور بمیرد، جاهلیت از صحنه زندگیها بگریزد و چشم جهان به روی فروغ وحی گشوده شود. تجلای محمد(ص)
دورنمایی از آغاز بعثت27 رجب سال چهلم عام الفیل پیامبر(ص) بر فراز کوه حرا و در میان غار مشغول مناجات با خدا بود، ناگاه پیک وحی، جبرئیل امین بر آن حضرت نازل شد و آیات آغازین سوره علق را همراه مژده رسالت، برای آن حضرت خواند: «بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید، همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم داد، و به انسان آن چه را نمیدانست، آموخت». به این ترتیب آغاز وحی و بعثت، با نام خدا و با خواندن و قلم و علم و آموزش آمیخته با توحید، شروع شد و این واژههای زرّین وحی، بیانگر آن است که بعثت یعنی: رستاخیز معنوی، و انقلاب در همه امور، که اساس آن انقلابها، انقلاب فرهنگی و آگاهی بخشی در همه زمینههاست. نخستین ایمان آوردههادر میان زنان، خدیجه اولین زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد، علی(ع) نخستین مردی بود که به پیامبر گروید. امام علی(ع) در این باره میفرماید: «در آن زمان، اسلام در خانهای نیامده بود، مگر خانه رسول خدا(ص) و خدیجه، و من سوم ایشان بودم. نور وحی و رسالت را میدیدم، بوی نبوّت را استشمام میکردم». نماز جماعت سه نفرهگروه بسیاری از تاریخ نویسان، از عفیف کندی نقل کردهاند که گفته است: در زمان جاهلیت، روزی در مکه مهمان عباس بن عبدالمطلب بودم. ناگاه مردی را دیدم که آمد و در برابر کعبه ایستاد. پس از آن پسری آمد و در سمت راستش ایستاد. بعد هم زنی آمد، و در پشت سر آنها ایستاد. آنگاه دیدم که این پسر و این زن، به شیوه آن مرد، و به همراه او به رکوع و سجود میروند. این کار نامعمول، مرا به تعجب وا داشت و با کنجکاوی از عباس در اینباره توضیح خواستم. وی گفت: آن مرد، محمد بن عبداللّه است. آن پسر، برادرزاده او، و آن زن همسرش میباشد. و من آرزو کردم که ای کاش چهارمین نفر آنها میبودم!». دعوت پیامبر(ص) از جوانانیکی از اقدامهای سازنده رسول گرامی اسلام(ص) دعوت جوانان به راههای رشد و کمال بود. رسول گرامی اسلام به خوبی میدانست که روح جوان بسان سرزمین حاصلخیزی است که هرگونه بذری در آن پاشیده شود، میپذیرد و به زودی به نهالی و سپس درختی تناور تبدیل میشود. از این رو آن حضرت بسیار به جوانان توجه میکرد و آنها را به اسلام فرا میخواند. قطرهای از دریای مکارم اخلاقی پیامبر(ص)محمد(ص) از کودکی دارای ویژگیهای اخلاقی فراوانی بود. وی بر عکس دیگر کودکان هم سن و سالش که ژولیده و نامرتب بودند همواره پاکیزه و آراسته بود؛ به وسایل بازی بچهها، علاقه و رغبتی نشان نمیداد؛ از خوردنیها، تنها به اندکی قانع بود، هرگز دروغ نمیگفت و کار زشت انجام نمیداد؛ خنده بیجا نمیکرد، خودخواه و متکبر نبود؛ هرگز کسی را نمیآزرد و با هیچ کس درشتی نمیکرد؛ بردبار، رازدار، با وفا و امین بود؛ از زیرکی خاصی برخوردار بود و همتی بلند داشت. با فقرا نشست و برخاست میکرد و آنان را دوست میداشت؛ بسیار متواضع و فروتن، و زاهد و پارسا بود؛ نمیگذاشت کسی در سلام بر او تقدّم جوید امید آنکه وجود پاک پیامبر خدا(ص) را همواره الگو و اسوه خویش بدانیم و از او درس بیاموزیم. پیامبر(ص) و کمک در خانهپیامبر در امور مربوط به خانه نیز یار و همراه همسر خود بود؛ به طوری که در نظافت خانه و پختن غذا به همسر خود کمک مینمود؛ کارهای شخصی خود را به تنهایی انجام میداد. پیامبر(ص) و خنده رویی با مردمپیامبر اسلام(ص) اغلب خندان و متبسّم بود، مگر آن گاه که قرآن فرود میآمد، یا در حال وعظ و پند دادن بود. رسول خدا(ص) کلام خویش را با تبسّم میآمیخت، و چهرهای خندان داشت، و با دیگران نیز با خوشرویی و خوشخویی برخورد میکرد. روایت شده است: «بیش از همه، لبخند داشت». پیامبر(ص) و ادب در برخوردسلام گفتن و دست دادن و مصافحه کردن، نشان ادب، تواضع و حسن خلق است. در حدیث آمده است: «از خلق و خوی حضرت آن بود که با هرکس برخورد میکرد، آغاز به سلام مینمود». و همچنین روایت شده است: «هرگاه با مسلمانی دیدار میکرد، با او دست میداد» و در دست دادن نیز مواظب بود تا دست خویش را زود عقب نکشد، تا مبادا طرف مقابل احساس بیعلاقگی و سردی در برخورد پیدا کند. پس شایسته است که در این امور پیش قدم باشیم. پیامبر(ص) و مسواک زدنرسول خدا(ص) اهمیت زیادی به مسواک میداد. دندانهایش پیوسته برّاق و سفید بود و دیگران را نیز به مسواک زدن سفارش میکرد. هرگاه میخوابید، مسواک را بالای سر خود میگذاشت. پیش از خواب مسواک میزد، وقتی از خواب بیدار میشد مسواک میزد. از آن حضرت روایت شده است: آن قدر به مسواک فرمان داده شدم که ترسیدم بر من واجب شود. چنان که نسبت به امت خویش نیز فرموده است: اگر بر امّتم سخت نبود آنان را امر میکردم که با هر نماز، مسواک نمایند. پیامبر(ص) و ساده پوشیساده زیستی رسول خدا(ص)، بیتوجهی به جلوههای فریبنده دنیا و ناز و نعمت آن در همه شؤون زندگی وی متجلّی بود نقل شده است که گاهی آن حضرت، روی حصیر میخوابید، بیآنکه جز آن چیزی زیرش باشد. هرچه فراهم بود میپوشید، در حدیث است که: «هرچه که از حلال مییافت، میپوشید». مهم، مباح بودن جامه بود نه قیمت و جنس و دوخت و جذّاب بودن آن. پیامبر(ص) و شوق عبادتعارفان، مشتاق زمزمه و گفت و گو با محبوبند و چه کسی از پیامبر خدا عارفتر و عاشقتر به پروردگار بود؟ نشانه این اشتیاق را میتوان در آن حضرت برای وقت اذان و نیز نماز ملاحظه کرد. آن بزرگوار میفرمود: «روشنایی چشم من در نماز و روزه قرار داده شده است». روزی ابوذر غفاری فرمود: ای ابوذر! خداوند، نماز را محبوب من ساخته است. همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داده است، گرسنه هرگاه طعام بخورد، سیر میشود، و تشنه، با خوردن آن سیراب میگردد، ولی من از نماز، سیر نمیشوم. آبروی م
فداکاری و گذشت پیامبر(ص)رسول گرامی اسلام، بدرفتاری و بیحرمتی به شخص خود را با نظر اغماض مینگریست، کینه کسی را در دل نگاه نمیداشت و در صدد انتقام نیز بر نمیآمد. روح نیرومندش عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح میداد. در جنگ احد با آن همه وحشیگری و اهانت که به جنازه عمویش حمزه بن عبدالمطلب روا داشته بودند و آنحضرت از مشاهده آن به شدّت متألّم بود، اما به عمل متقابل با کشتگان قریش دست نزد و بعدها که به مرتکبین آن، از جمله هند زن ابوسفیان دست یافت، در مقام انتقام بر نیامد، و حتّی ابوقتاده انصاری را که میخواست زبان به دشنام آنها بگشاید از بدگویی منع کرد. همچنین پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند، غذایی مسموم برایش فرستادند. حضرت از سوء قصد و توطئه آنها آگاه شد، اما آنان به حال خود رها و متعرض آنها نشد. حریم قانونرسول گرامی اسلام(ص) از بدرفتاری و آزادی که به شخص خودش میشد عفو و اغماض مینمود، ولی در مورد اشخاصی که به حریم قانون تجاوز میکردند به هیچ وجه گذشت نمیکرد و در اجرای عدالت و مجازات متخلّف، مسامحه روا نمیداشت؛ زیرا قانون عدل، سایه امنیت اجتماعی و حافظ کیان جامعه است و نباید آن را بازیچه دست افراد هوسران قرار داد و جامعه را فدای فرد نمود. در فتح مکّه، زنی از قبیله بنی مخزوم مرتکب سرقت شد و از نظر قضایی جرمش محرز گشت. خویشاوندان وی به تکاپو افتادند که از مجازات او را متوقف سازند. امّا آن حضرت نپذیرفت و فرمود: «اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، بدین سبب که در اجرای قانون عدالت، تبعیض روا میداشتند، قسم به خدایی که جانم در قبضه قدرت اوست در اجرای عدالت در حق هیچ کس کوتاهی نمیکنم، اگرچه مجرم از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد». احترام به افکار عمومیدر زمان رسول خدا(ص)، اگر موردی جنبه فردی داشت و در عین حال یک امر مباح و مشروع بود، افراد، استقلال رأی و آزادی عمل داشتند. کسی حق مداخله در کارهای خصوصی دیگری را نداشت. ولی هرگاه مسئله مربوط به جامعه بود، حق اظهار رأی را برای همه محفوظ میدانست و با این که فکر سیّال و هوش سرشارش در تشخیص مصالح امور بر همگان برتری داشت، هرگز به تحکّم و استبداد رأی رفتار نمیکرد و به افکار مردم بیاعتنایی نمینمود. نظر مشورتی دیگران را مورد توجّه قرار میداد و دستور قرآن کریم را در این مورد عملاً تأیید نموده و میخواست مسلمانان نیز این سنّت را نصبالعین خود قرار دهند. در جنگ احد روش مبارزه را در معرض شور قرار داد که آیا در داخل شهر بمانند و به استحکامات دفاعی بپردازند و یا در بیرون شهر اردو بزنند و جلوی هجوم دشمن را بگیرند و پس از نظرخواهی از اصحاب دیدگاه دوم پذیرفته شد. بعثت؛ هجوم نور به قلب تاریکیبعثت، هجوم نور به قلب تاریکی است. عاشقان کوی محمد(ص) دل را به پای محبت او نثار میکنند تا صفای باطن به دست آورند. دل را به چشمه معرفت او میسپارند تا با زلال احکام الهیش زنگار از درون بزدایند. کشتی نشین دریای اهل بیت محمد میشوند تا سوار بر امواج ایمان به ساحل سعادت راه یابند! آنچه پیامبر(ص) بر این مردم خواند یکسره مایه حیات بود و وسیله نجات. دل او آسمان معرفت الهی است و کلامش باران رحمت خداوند! پس بر پویندگان راه محمد(ص) است که آن پیامآور مهر و صداقت را بشناسند و او را بزرگ بدارند. روز ولادت اسلام27 رجب، یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی است. روزی که رسول خدا به پیامبری مبعوث شد و وحی الهی بر آن حضرت نازل گشت. امروز روز ولادت اسلام است، روزی که مردم از ظلمات بیرون آمدند و به نور پیوستند، پس بر امت است که امروز را در سراسر جهان جشن بگیرند و شادمانی کنند، جشنی بزرگ که سزاوار این روز بسیار بزرگ باشد. مشعل هدایتدر روزگاری که مردم در حیرت و گمراهی و هواپرستی و فتنه اندوزی، دست به گریبان بودند، خداوند سبحان بهترین بندگان و سرآمد پیامبران را، که سرّ خلقت و راز آفرینش بود، به رسالت مبعوث گردانید تا شعله هدایت را بر افروزد و نشانههای رستگاری را در سراسر جهان، ثابت و استوار نماید، و روشنی خواهان از این آفتاب فروزان هدایت، بارقهای گیرند و رهروان راه، در سیاهچالهای ضلالت گام ننهند. خداوند با بعثت پیامبر(ص) نعمت و حجتش را بر جهانیان کامل کرد و این ما هستیم که باید با اعمال و کردار و رفتار خود، این بزرگترین نعمت را سپاس گوییم و از این حجت کامل پروردگار به خوبی پیروی کنیم و او را در لحظه لحظههای زندگی خویش، الگو قرار دهیم. و تنها در آن صورت است که سعادت دنیا و آخرت نصیبمان گشته، پیروز و رستگار خواهیم شد. پیامبر(ص) در نگاه مهاتما گاندی
مقام و شخصیت معنوی آسمانی رسول مکرّم اسلام(ص) نه تنها پیروانش را شیفته خود ساخته، بلکه بسیاری از اندیشمندان و بزرگان غیرمسلمان را بر آن داشته تا از عظمت وی سخن بگویند و آن مرد خدایی را گرامی بدارند. گاندی، یکی از کسانی است که درباره پیامبر بزرگ اسلام چنین میگوید: «حضرت محمد(ص) پیغمبری بزرگ، و مردی شجاع بود و از کسی جز خدا نمیترسید. هرگز ندیدند که چیزی بگوید و عملی غیر از آن به جا آورد. حضرت پیغمبر(ص) ثروت را اختیار نکرد با این که اگر میخواست میتوانست. هنگامی که خواندم که خود و خاندانش چه محرومیتهایی به طور اختیاری تحمّل کردند، اشکها ریختم». |
|
از ولادت تا بعثت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله
| |||
بعثتنامه

نام كتاب: بعثتنامه (مجموعه مقالهها)
گردآورنده: محمد رصافي
ناشر: انتشارات صبح صادق، قم، سال 1383
تعداد صفحهها: 332
کتاب بعثتنامه مجموعه مقالاتي است که در سه بخش ترويجي، ادبي و پژوهشي دستهبندي شده است. ترتيب مقالات نيز عمدتاً بر اساس تاريخ نشر آن در مجلات و يا مجموعههاست و ارتباطي به موضوعات ندارد، اگرچه گردآورنده در برخي موارد به تناسب موضوعات نيز جابهجاييهايي انجام داده است. اين مجموعه مقالات حول محور نبوت و بعثت پيامبر اکرم(ص) گردآوري شده است. در ادامه ضمن ذکر عناوين مقالات به محل چاپ و تاريخچه آنها اشاره ميگردد.
مقالات ترويجي
1. آغاز يک جنبش خدايي، پايان همه جنبشها: اين مقاله ترجمه سخنراني سيد جواد شهرستاني به زبان عربي است که به مناسبت بعثت در تير ماه سال 1324 هجري شمسي از راديو تهران پخش شده است و توسط حاج مهدي سراج انصاري ترجمه شده و در مجله آيين اسلام، سال دوم، شماره هاي 67،69 و70 به چاپ رسيده است.
2. بعثت محمدي(ص) جهانيان را به حيرت آورده: اين مقاله در مجله آيين اسلام، سال دوم، شماره 15، پانزدهم تيرماه 1324 چاپ شده است و توسط نصرتالله نورياني نوشته شده است.
3. آغاز آخرين نهضت ديني از دامنه کوه حرا: مقاله توسط نصرتالله نورياني نوشته شده است و در مجله آيين اسلام، سال سوم، شماره پانزدهم، 7تيرماه 1325 چاپ شده است.
4. بيست و هفتم رجب: نوشته سيد غلامرضا سعيدي، در تيرماه 1324 در آيين اسلام سال دوم شماره 15 به چاپ رسيده است.
5. بعثت پيغمبر اسلام، خورشيد سعادتي بود که از کوه حرا بر روي بشر طلوع نمود: چاپ در آيين اسلام، سال چهارم. نويسنده مقاله مشخص نيست.
6. مبعث روز انقلاب فکري و اخلاقي: نويسنده مقاله سيد محمود طالقاني ميباشد که اين مقاله در سال 1339 در يکي از نشريات اسلامي منتشر شد و در سال 1377 توسط انتشارات قلم تحت عنوان «منارهاي در کوير»، مجموعه مقالات آيتالله طالقاني چاپ شد. آيتالله طالقاني عيد مبعث را نخستين عيد مسلمانان و عيد جهانيان دانسته و با بررسي محيط اعتقادي و اجتماعي عرب پيش از بعثت و همچنين بررسي محيط اجتماعي و اعتقادي جهان پيش از بعثت و براساس خطبه دوم نهجالبلاغه که اوضاع پيش از بعثت را بيان ميکند، نشو و نماي رسول اکرم(ص) را در چنين وضع وحشتناکي که راه نجات بر روي همه بسته شده بود، يادآور شده و اذعان ميدارد که روح مقدس خاتمالانبيا پرتوي بود که از عالم ربوبي منفصل شد و به شکل بشري در آمد تا بشر را براي فراگرفتن انوار ربوبي و فيض الهي از هر جهت مستعد سازد. به اين ترتيب وحي و پرتوي از غار حرا آغاز ميگردد. اين آيات نخستين بود که دستور نهضت اصلاحي را داد و اولين دستور نهضت، ايمان و علم و قلم بود. در ادامه به اهميت قلم اشاره ميشود که اين قدرت قلم است که حافظ روح تمدنها و افکار و خزينهدار عالم است و به واسطه قلم است که شرق و غرب عالم با هم مربوط ميشوند. در پايان اين مقاله به اهل قلم توصيه ميشود که اين نعمت قلم براي تعليم و تربيت مردم و دفع ظلم و تشويق از کارهاي نيک و انتقاد از بديهاست. به زعم ايشان هيچ مسئوليتي سنگينتر از اين تصور نميشود.
7. مبحث بعثت رسول اکرم(ص): برگرفته از مبعث و غدير، و آخرين پيام در قرآن از جلالالدين همايي و استاد نيري، انتشارات نور فاطمه، صفحات 4تا29
در اين مقاله استاد همايي با استفاده از آيات قرآن و مثنوي مولوي به توصيف و تشريح تاريخ صدر اسلام و واقعه بعثت ميپردازد، و اسلام را متعلق به تمام بشريت ميداند، و عنوان ميکند که شريعت اسلام فقط مخصوص يک قوم و نژاد بهخصوص نيست، و معجزه پيامبر اسلام آن بود که در ميان قوم وحشي و عرب جاهلي قيام کرد و آنها را چنان تربيت کرد که به سروري و پادشاهي عالم رسيدند.
8. جهان آماده تحول است: مقالاتي از دوران خفقان، محمد جواد باهنر، دفتر انتشارات اسلامي،ص68 الي 87.
9. گوشهاي از اخلاق محمد(ص): محمد خاتم پيامبران، حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني، جلد اول انتشارات حسينيه ارشاد، 1363، ص373 الي 414. مقاله به تاريخ زندگي پيامبر و اخلاق آن حضرت با استناد به حدود يکصد و هفت منبع فارسي و عربي ميپردازد.
10. بعثت، تحولي عميق در گستره زمين، ديدگاههاي حضرت امام خميني(ره) درباره اهداف و انگيزههاي بعثت: روزنامه جمهوري اسلامي، پنجشنبه 13 آبان 1378،ص12. در اين مقاله حضرت امام(ره) به تشريح تحول عميق و بنيادين در ارواح و نفوس مردم ناشي از بعثت رسول گرامي، و مواجهه اين تحول مبارک با موانع و فراز و نشيبهاي گوناگون از جمله عناد و ستيز قدرتهاي فسادطلب و ظلمگستر، و صلابت و استقامت رسول اکرم در اين راه ميپردازد.
11. نخستين شعاع وحي: مکتب اسلام، سال پنجم 1340، جعفر سبحاني تبريزي، ص18 الي 21.
12. بعثت، طلوع وحي بر فراز حراء: مجله اسوه، سال ششم، مهرماه 1382،ص 3الي6، مهدي پيشوايي.
13. مبعث رسول اکرم(ص)، نامه آستان قدس، اسفند1347، شمارههاي 29 و 30، ص 26الي29، از سيره ابنهشام، ترجمه ميرزا آقاي رضوي. به داستان بعثت در سيره ابنهشام (جزء اول، چاپ مصر، ص251) ميپردازد.
14. سه نهضت اسلامي: بعثت رسول اکرم(ص)، انقلاب اسلامي، قيام مهدي(عج). مشکات، زمستان 1372، ص4-26، محمد واعظزاده خراساني. مقاله به مشابهتها و افتراق ميان سه نهضت انقلابي فوق ميپردازد، و آنها را با يکديگر مقايسه ميکند.
15. نسبت عاشورا با بعثت: مجموعه مقالات کنگره بينالمللي امام خميني(ره) و فرهنگ عاشورا، جلد سوم ص269، مقصود فراستخواه. نويسنده با استناد به منابع مختلف به تشريح نشأت گرفتن نهضت امام حسين(ع) از نهضت توحيدي رسول خدا و مقايسه و تأمل در مطالبات نهضت پيامبر و نهضت حسيني ميپردازد.
16. بعثت و اهداف آن: حسين علويمهر، مجله فرهنگ و کوثر، سال چهارم، آبان 1379، ص4الي89.
17. سفير آفتاب عيد مبعث: اصغر عرفان، گلبرگ، ماهنامه مرکز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما، مهرماه 1382، شماره 43، ص 25الي41.
مقالات و قطعههاي ادبي
1. هنگامه بعثت: پنج مقاله، فخرالدين حجازي، موسسه انتشارات بعثت، ص3-17.
2. طلوع محمد: مهدي سهيلي، درسهايي از مکتب اسلام، سال يازدهم(1349)، ص10 و 11.
3. محمد ميآيد از غار حرا... از سوي خدا... ميآيد: جواد محدثي، پيام انقلاب، ارديبهشت 1361.
4. حرا، غرفهاي از بهشت: رضا بابايي، روزنامه اطلاعات، دوشنبه 25 آبان 1377، در قسمت ضميمه، ص4.
5. في مبعث سيد المرسلين: محمد حسين [غروي] اصفهاني، مشهور به کمپاني، مجله آيين اسلام، سال سوم، شماره 15، 7 تيرماه 1325.
6. آفتاب نبوت: محمد حسين شهريار، پيام انقلاب، فروردين 1366، ص61.
7. به مناسبت عيد مبعث: ابوالقاسم حالت، مجله آيين اسلام، سال اول، شماره 19، تيرماه 1323.
مقالات پژوهشي
1. بعثت رسول اکرم(ص): کاظم مديرشانهچي، پژوهشي درباره حديث و فقه (مصاحبه و مجموعه مقالات)، دانشگاه فردوسي مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1380، ص 93 الي 107؛ همچنين نامه آستان قدس، اسفند 1347، ص13 الي 25.
2. داستان بعثت رسول خدا و کيفيت آن از نظر روايات اهل سنت: رسولي محلاتي، مجله پاسدار اسلام، سال پنجم (1365)، ص58 الي 60. نويسنده مقاله ابتدا به حديثي در خصوص داستان کيفيت بعثت که نقل از عايشه است، و بزرگان اهل سنت مانند بخاري و مسلم و ابنهشام آن را صحيحترين روايت در باب وحي ميدانند اشاره نموده، سپس برروي سند و متن حديث و خدشهدار بودن آنها بحث نموده و ايرادات جدي در متن حديث را مطرح ميسازد و اين حديث را به طور کامل مردود ميداند.
3. بعثت پيامبر در تاريخ طبري: سيد ابراهيم سيد علوي، کيهان انديشه، مرداد و شهريور 1368، ص 57 الي 67. مقاله به بحث بعثت در تاريخ طبري و ضعيف بودن و مخدوش بودن احاديث نقلشده در اين مورد در کتاب او ميپردازد و نکات تشريحي مختلفي را در خصوص احاديثي که در تاريخ طبري نقل گرديده بيان داشته و کذب آنها را ثابت نموده و اصولاً اين سلسله از احاديث را نتيجه نبرد و ستيز فرهنگي و فکريي ميداند که امويان و مروانيان و حتي در پارهاي از اوقات، يهوديان و مسيحيان براي مخدوش نمودن بعثت پيامبر گرامي اسلام، برپا نمودهاند.
4. آغاز وحي و بعثت پيامبر در تاريخ و تفسير طبري (نقد و بررسي): علي دواني، يادنامه طبري (شيخ المورخين ابوجعفر محمد بن جرير طبري)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، 1369، ص 155-208. اين مقاله نيز چون مقاله قبلي به بحث بعثت در تاريخ طبري و ضعيف بودن و مخدوش بودن احاديث نقلشده در تاريخ طبري ميپردازد؛ با اين تفاوت که اين مقاله ضمن بررسي تاريخ و تفسير طبري بررسي و نقد احاديث را همچنين از ديد علامه شرفالدين عاملي بيان ميکند. سپس به بيان واقعيت آغاز وحي و بعثت پيامبر در منابع شيعه اماميه و از جمله نهجالبلاغه ميپردازد. در انتهاي مقاله بحثي را در خصوص آنکه کدام سوره براي نخستين بار نازل شده است و آيا «بسم الله الرحمن الرحيم» جزء قرآن است يا پيامبر آن را به قرآن اضافه کرده است، مطرح ميسازد و ثابت ميکند که «بسم الله الرحمن الرحيم» جزء قرآن است.
5. دين پيامبر قبل از بعثت: محمد صفر جبرئيلي، مجله پاسدار اسلام، سال پانزدهم (1375). در اين مقاله بحث مبسوطي در خصوص دين رسول اکرم پيش از بعثت و ديدگاههاي مختلف در مورد آن مطرح ميشود و نتيجه آن اين است که پيامبر اسلام موحد و خداپرست بوده و تابع هيچيک از شرايع گذشته بر اسلام نبوده و به تکاليف خود عمل ميکرده است و پيش از بعثت مقام نبوت داشته و حضرت جبرائيل ايشان را کمک ميکرده است.
6. بعثت: سيد مهدي حائري، دايرهالمعارف تشيع، جلد سوم، ص275-277. به تشريح کلمه بعثت و معاني آن و فلسفه و هدف بعثت و آيين پيامبر پيش از بعثت و تاريخ بعثت مي پردازد.
7. بعثت: سيد جعفر شهيدي، روزنامه اطلاعات، شنبه 8 آذر 1376، ص6.
8. جامعهشناسي تاريخي دوران بعثت: مجيد کافي، مجله حوزه و دانشگاه، پاييز و زمستان 1379،ص127-155. جامعهشناسي تاريخي سبب شناخت بستر، زمينه و ساختار اجتماعي يک جامعه در گذشته ميشود که اعمال و کنشهاي تاريخي در قالب آنها صورت گرفتهاند؛ شناختي ارائه ميکند که شکافها و کاستيهاي موجود در مدارک و شواهد مورخان را برطرف ميسازد و موجب پالايش و پيشرفت نحوه تفکر و روشهاي مورخان درباره جوامع گذشته ميگردد.
همچنين ارزيابيهايي درباره روند تاريخ بر حسب عناصر اساسي و نيروهاي غير شخصي ارائه ميکند که بر ضد ديدگاه سنتي درباره تاريخ به چالش برخاسته است. نويسنده در اين مقاله با نگرش جامعهشناختي به تحليل نقش سازمانها و نهادهاي اجتماعي، روابط حاکم ميان فرد و دين، ساختار اجتماعي مکه و يثرب يکپارچگي اجتماعي و... در گسترش اسلام پرداخته شود.

با سلام دراین وبلاگ مسائل آموزش وپرورش مقطع ابتدایی همراه با ارائه نمونه سوالات کلاس پنجم مورد بررسی وبحث وتبادل نظر قرار خواهد گرفت